کارگر از کار افتاده ایست که غمش فرزند بیست ویک ساله اش احمد است.
پسرش در خواب پس از تب وتشنج، سکته مغزی کرده وشش ماه در کما به سرمی برد؛ نیمه از بدنش کاملا فلج شده وبه چشم چپش آسیب آنقدر جدی وارد شده که امکان نابینایی اش حتمی است اما هزینه عمل چشم، شش میلیون تومان است وتنها درآمدش یارانه اش می باشد؛از عمل چشم منصرف میشود وتنها منتظر معجزه ایست از یاری خیرین ومهربانان که جوان نحیفش را از نابینایی نجات دهند.
او وهمسرش که خود بیمار روانی است چشم امیدشان به یاری من وتوست.